95/1/5
5:20 ع
سلطان محمود با یک طلبه فقیر
در تاریخ آمده است که : همیشه (سلطان محمود) (سبکتکین ) مردد بود در حدیث نبوى (العلماء ورثة الانبیاء) و در حقیقت قیامت و صحت نطفه خود که آیا از سبکتکین است یا نه ؟
شبى از بازار مى گذشت غلامش شمعدان طلایى در دست داشت جلو سلطان مى برد، سلطان دید طلبه اى درب مدرسه کتابى در دست دارد، در وقت اشکال عبارتى مى رفت در دکان بقالى و کتاب را باز مى کرد و اشکالش را حل مى کرد و بر میگشت به درب مدرسه ، سلطان دلش به حال وى سوخت ، شمع و شمعدان طلا را به وى بخشید، همان شب جمال مبارک پیغمبر صلى الله علیه و آله را در خواب دید که فرمود: للّه للّه یابن سبکتکین اعزک الله فی الدارین کما اعززت وارثى للّه للّه للّه .
(اى پسر سبکتکین ! خداوند تو را در دنیا و عقبى عزیز گرداند چنان که وارث مرا عزیز گردانیدى .(18))
هر سه مشکل سلطان با این فرمایش پیغمبر حل شد.
نام کتاب :داستانهایى از فقرایى که عالم شدند
مؤ لف : على میر خلف زاده
95/1/3
5:22 ع
به بهانه ایام وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ) شادی روح ایشان صلوات
مادر
مادر گرامى و بزرگوار ابوالفضل العباس ( علیه السّلام ) بانوى پاک ، ((فاطمه دخت حزام بن خالد)) است . ((حزام )) از استوانه هاى شرافت در میان عرب به شمار مى رفت و در بخشش ، مهمان نوازى ، دلاورى و رادمردى مشهور بود. خاندان این بانو از خاندانهاى ریشه دار و جلیل القدر بود که به دلیرى و دستگیرى معروف بودند. گروهى از این خاندان به شجاعت و بزرگ منشى ، نامى شدند، از جمله :
1 عامر بن طفیل :
عامر برادر ((عمره ))، مادر مادربزرگ ((ام البنین )) بود که از معروفترین سواران عرب به شمار مى رفت و آوازه دلاورى او در تمام محافل عربى و غیر آن پیچیده بود تا آنجا که اگر هیاءتى از عرب نزد ((قیصر روم )) مى رفت در صورتى که با عامر نسبتى داشت ، مورد تجلیل و تقدیر قرار مى گرفت وگرنه توجهى به آن نمى شد.
2 عامر بن مالک :
عامر جدّ دوّم بانو ((ام البنین )) است که از سواران و دلاوران عرب به شمار مى رفت و به سبب دلیرى بسیارش ، او را ((ملاعب الاسّنة )) (همبازى نیزه ها) لقب داده بودند. شاعرى درباره اش مى گوید:
((عامر با سرنیزه ها بازى مى کند و بهره گردانها را یکجا از آن خود ساخته است )).(4)
علاوه بر دلاورى ، از پایبندان به پیمان و یاور محرومان بود و مردانگى او ضعیفان را دستگیر بود که مورخان در این باب نمونه هاى متعددى از او نقل کرده اند.
3 طفیل :
طفیل پدر عمره (مادر مادر بزرگ ام البنین ) از نامدارترین دلاوران عرب بود و برادرانى از بهترین سواران عرب داشت از جمله : ربیع ، عبیده و معاویه . به مادر آنان ((ام البنین )) گفته مى شد. این چند برادر نزد ((نعمان بن منذر)) رفتند.
در آنجا ((ربیع بن زیاد عبسى )) را که از دشمنانشان بود، مشاهده کردند. ((لبید)) از خشم برافروخته شد و نعمان را مخاطب ساخته چنین سرود:
((اى بخشنده خیر بزرگ از دارایى ! ما فرزندان چهارگانه ((ام البنین )) هستیم )).
((ماییم بهترین فرزندان عامر بن صعصعه که در کاسه هاى بزرگ به دیگران اطعام مى کنیم )).
((در میدان کارزار، میان جمجمه ها مى کوبیم و از کنام شیران به سویت آمده ایم )).
((درباره او (ربیع ) از دانایى بپرس و پندش را به کار بند)).
((هشیار باش ! اگر از بدگویى و لعن بیزارى ، با او نشست و برخاست مکن و با او هم کاسه مشو)).(5)
نعمان از ربیع روگردان شد و او را از خود دور کرد و به او گفت :
((از من دور شو و به هر سو که مى خواهى روانه شو و بیش از این با اباطیلت مرا میازار)).
((چه راست و چه دروغ ، درباره ات چیزهایى گفته شد، پس عذرت در این میان چیست ؟)).(6)
این که نعمان فوراً خواسته آنان را برآورد و ربیع را از خود راند، بیانگر موقعیت والاى آنان نزد اوست .
4 عروة بن عتبه :
عروه پدر ((کبشه )) نیاى مادرى ام البنین و از شخصیتهاى برجسته در عالم عربى بود. به دیدار پادشاهان معاصر خود مى رفت و از طرف آنان مورد تجلیل و قدردانى قرار مى گرفت و پذیرایى شایانى از او به عمل مى آمد.(7)
اینان برخى از اجداد مادرى حضرت ابوالفضل ( علیه السّلام ) هستند که متصف به صفات والا و گرایشهاى عمیق انسانى بوده اند و به حکم قانون وراثت ، ویژگیهاى والاى خود را از طریق ام البنین به فرزندان بزرگوارش منتقل کرده اند.
زندگی نامه حضرت ابالفضل علیهالسلام : نویسنده علامه محقق حاج شیخ باقر شریف قریشی .ترجمه سید حسن اسلامی
95/1/3
8:55 ص
روح طفل مثل جسم او لطیف است ، مواظب باشید
فرزندى که خداوند به شما عنایت فرموده است ، امانت خداست در دست شما، هم جسم او و هم روح او، شما که خود را نسبت به سلامت او مسئول مى دانید، نسبت به سلامت روح او نیز مسئولید.
فرزند شما روحى دارد همانند جسم او لطیف و پاک ، همچنانکه دوره یک تا پنج سالگى در اطفال از نظر جسمى فوق العاده مهم است و رشدى سریع در آنها ایجاد مى شود، همین دوران نیز در شکل گیرى روحیات او بسیار مؤ ثر است . فرزند شما گرچه به ظاهر از نظر عقلى نمى فهمد، اما اخلاق و آداب خانواده به شدت در او تاءثیر مى کند، و بطور ناخودآگاه ، روحیات او را شکل مى دهد، او با اخلاق خانواده بار مى آید، گرچه خود نیز نداند.
مراعات شخصیت او را بکنید، هرگز تحقیرش نکنید، او را به مفاسد اخلاقى مبتلا نکنید، ارزش را در درون روح او عملا قرار دهید، یعنى شما و پدر و مادر عزیز، خودتان مراعات اخلاق را بکنید، خوب با هم صحبت کنید، حرص و طمع ، حسد و عصبانیت ، نداشته باشید.
نام کتاب : اخلاق در خانواده و تربیت فرزند
مؤ لف : سید محمد نجفى یزدى
94/12/27
9:34 ع
گناه مهمترین عامل تخریب شخصیت
آدمى به جز آنکه زیر بناى موقعیت ، آبروى و منش ظاهرى او را مى سازد؛ باید در صدد به دست آوردن عوامل دیگرى بر آید که بنیانگذار ارزش هاى معنوى مى شود. ترک گناه از بزرگترین این عوامل است که سازنده شخصیت حقیقى هر فرد است . امام باقر علیه السلام مى فرماید: شوربختى و حادثه ها و نکبت و شکست ، همه به دست انسان و بر اثر گناه آلودگى ، پیش مى آید....(13)هلک من اضله الهوى ... (14) آنکه خواهشهاى تن گمراهش سازد، به هلاکت خواهد رسید.بزرگترین و در همان حال دلفریب ترین الگوى منش الگوى نهایى شخصیت است که هر کسى در وجدان و ذات خود، بدان مى رسد. و گناه هر چند پنهانى ، این پیکره بلند و دلفریب را از درون مى شکند و گرچه در بیرون ، مردم آنرا سالم مى پندارند. و نیز آن گرامى مى فرماید: ((کسى که براى خود، شخصیتى قائل نیست و خویشتن را حقیر و پست مى کند، از او امید نیکى مدارید و چنین کس ، از ارتکاب پلیدى ها باکى ندارد)). من هانت علیه نفسه فلا ترج خیره .(15) اصلا اجازه نمى دهد که مسلمانان به پلشتى گناه آلوده گردند و با نادانان و ناشایستگان در آمیزند.
الگوى شخصیت
نویسنده : هیئت تحریریه موسسه در راه حق
پیام رسان