سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
1 2 >

94/12/27
9:34 ع

گناه مهمترین عامل تخریب شخصیت
آدمى به جز آنکه زیر بناى موقعیت ، آبروى و منش ظاهرى او را مى سازد؛ باید در صدد به دست آوردن عوامل دیگرى بر آید که بنیانگذار ارزش هاى معنوى مى شود. ترک گناه از بزرگترین این عوامل است که سازنده شخصیت حقیقى هر فرد است . امام باقر علیه السلام مى فرماید: شوربختى و حادثه ها و نکبت و شکست ، همه به دست انسان و بر اثر گناه آلودگى ، پیش مى آید....(13)هلک من اضله الهوى ... (14) آنکه خواهشهاى تن گمراهش ‍ سازد، به هلاکت خواهد رسید.بزرگترین و در همان حال دلفریب ترین الگوى منش الگوى نهایى شخصیت است که هر کسى در وجدان و ذات خود، بدان مى رسد. و گناه هر چند پنهانى ، این پیکره بلند و دلفریب را از درون مى شکند و گرچه در بیرون ، مردم آنرا سالم مى پندارند. و نیز آن گرامى مى فرماید: ((کسى که براى خود، شخصیتى قائل نیست و خویشتن را حقیر و پست مى کند، از او امید نیکى مدارید و چنین کس ، از ارتکاب پلیدى ها باکى ندارد)). من هانت علیه نفسه فلا ترج خیره .(15) اصلا اجازه نمى دهد که مسلمانان به پلشتى گناه آلوده گردند و با نادانان و ناشایستگان در آمیزند.

 


الگوى شخصیت

نویسنده : هیئت تحریریه موسسه در راه حق


  

94/12/23
9:27 ص

علل و عوامل عزت


1-اطاعت خدا
هیچ چیز چون بندگى و اطاعت از خدا آدمى را عزت نمى بخشد از پیام آور عزت روایت شده است که فرمود:
ان ربکم یقول کل یوم : انا العزیز فمن اراد عز الدارین فلیطع العزیز (11)
خداوند هر روز ندا مى دهد که من پروردگار عزیز شمایم ، و هر که خواهان عزت دو جهان است ، خداى عزیز را اطاعت کند.
اطاعت خدا ذره ناچیز و حقیر را به بى نهایت عزیز و قوى مرتبط مى کند و از او موجودى سرافراز مى سازد.
از امیر مومنان علیه السلام وارد شده است :
اذا طلبت العز فاطلبه بالطاعه (12)
هرگاه خواهان عزت شدى ، آن را در اطاعت و فرمانبردارى خداى بجوى .

2-تقواى الهى

پیامبر عزت فرموده است :
من اراد ان یکون ان اعز الناس فلیتق الله (16)
هر که مى خواهد که با عزت ترین مردمان باشد، پس تقواى الهى پیشه کند.
تقواى الهى در ارجمندى آدمى چنان نقش آفرین است که از امیر مومنان علیه السلام وارد شده است که فرمود:
لا عز اعز من التقوى (17)

3-انقطاع : طمع نداشتن

4-ایمان به خدا


کتاب :عوامل عزت وزلت ازدیدگاه قران کریم(احادیث وروایات)


  

94/12/20
1:55 ع

صفات پسندیده و ناپسند زن 
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: آیا به شما بگویم بدترین زنها کیست ؟ زنى است که در میان خانواده خودش خوار بوده ولى نزد شوهرش ‍ تکبر مى کند، نازا و کینه توز است ، از کار زشت پرهیزى ندارد، وقتى شوهرش نیست زینت خود را به دیگران نشان مى دهد، ولى بر شوهرش ‍ امتناع مى کند، به سخن شوهرش گوش نمى کند و اطاعت او نمى نماید، وقتى شوهر با او - در کامیابى - خلوت مى کند، همانند مرکب چموش ‍ امتناع مى کند، همو که نه عذرى مى پذیرد و نه از خطائى مى گذرد.
و فرمود: بهترین زنهاى شما زنى است بچه زا و مهربان و با عفت باشد، نزد خانواده - پدر و مادر - عزیز و نزد شوهر متواضع باشد، زیبائى و زینت خود را وقف شوهر کند و از دیگران بپوشاند، سخن شوهر را گوش کند و از او اطاعت نماید، و چون شوهر با او خلوت کند خواسته او را انجام دهد، و همانند مردها اظهار شوق در زناشوئى - نکند (بلکه خود را نگه دارد و متین باشد تا نزد شوهر عزیز گردد).(74)

 


نام کتاب : اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

مؤ لف : سید محمد نجفى یزدى


  

94/12/18
7:39 ص

- توفیقات مقام معظم رهبرى در خدمت به والدین است  
از مقام معظم رهبرى حضرت آیت الله خامنه اى نقل شده است که ایشان در مورد رمز موفقیت خود (با تواضع حکیمانه ) مى فرمایند:
بنده اگر در زندگى خود در هر زمینه اى توفیقاتى داشته ام ، وقتى محاسبه مى کنم به نظرم مى رسد که این توفیقات باید از یک کارنیکى که من نسبت به یکى از والدینم انجام داده ام باشد.
سپس در ادامه : خاطره اى را نقل مى فرمایند که به نظر ایشان رمز موفقیت ایشان مى تواند حساب شود، و مایه اختصار آن را نقل مى کنیم مى فرمایند:
پدرم در سنین پیرى - بیست و چند سال قبل از فوت - به بیمارى آب چشم که موجب نابینائى مى شود مبتلا شد بنده در آن موقع در قم مشغول تحصیل و تدریس بودم ، از قم مکررا به مشهد مى آمدم و ایشان را به دکتر مى بردم ، و دوباره باز مى گشتم تا اینک در سال 1343 هجرى شمسى به ناچار براى معالجه ، ایشان را به تهران آوردم ، اطباء در ابتداء ما را ماءیوس ‍ کردند گرچه بعد از دو سه سال یک چشم ایشان معالجه شد و تا آخر عمر هم میدید، اما آن زمان مطلقا نمى توانست با چشمهایش جائى را ببیند و باید دستشات را مى گرفتیم .
و این براى من یک غصه (بزرگ ) شده بودم ، زیرا اگر به قم مى آمدم ، ایشان مجبور بود در گوشه اى از خانه بنشیند و قادر به مطالعه و معاشرت و هیچ کارى نبود، و انس و الفتى هم که با من داشت با دیگر برادران نداشت ، با من به دکتر مى رفت ولى همراه شدن با دیگران و رفتن به دکتر برایش آسان نبود، وقتى بنده نزد ایشان بودم برایشان کتاب مى خواندم و با هم بحث علمى مى کردیم و از این رو با من ماءنوس بود، به هر حال احساس کردم اگر ایشان را در مشهد مقدس تنها رها کنم و به قم برگردم ، ایشان به یک موجود معطل و از کار افتاد تبدیل مى شود که براى خود ایشان بسیار سخت بود، براى من نیز خیلى ناگوار بود از طرفى دورى از قم نیز براى من غیر قابل تحمل بود، زیرا که من با قم انس داشتم و تصمیم گرفته بودم که تا آخر عمر در قم بمانم .
بر سر دو راهى گیر کرده بودم ، این مساءله در ایامى بود که ما براى معالجه پدرم در تهران بودیم ، روزهاى سختى را در حال تردید گذارندم .
عصر تابستانى بود که سراغ یکى بزرگان و دوستانم در چهار راه حسن آباد تهران رفتم او اهل معنا و آدم با معرفتى بود، جریان ایشان تعریف کردم ، در ضمن گفتم : من دنیا و آخرت خودم را در قم مى بینم ، اگر اهل دنیا باشم دنیاى من در قم است و اگر اهل آخرت هم باشم آخرت من در قم است ، خلاصه من باید از دنیا و آخرت خودم بگذرم که با پدرم به مشهد بروم و در آنجا بمانم !
آن بزرگوار تاءمل مختصرى کرد و فرمود: شما براى خدا از قم دست بکش و به مشهد برو، خداوند متعال مى تواند دنیا و آخرت تو را از قم به مشهد منتقل کند.
من در سخنان ایشان تاءملى کردم عجب حرفى است ! انسان مى تواند با خداوند معامله کند، با خودم گفتم براى خاطر خدا، پدرم را به مشهد مى برم و تردا همانجا مى مانم ، خداوند هم اگر اراده فرمود، مى تواند دنیا و آخرت مرا از شهر قم به مشهد مقدس بیاورد، تصمیم خود را گرفتم ، دلم باز شد و ناگهان از این رو به آن رو شدم یعنى کاملا راحت شدم و با حالت بشاش و آسودگى خاطر به منزل آمدم .
والدین من که چند روزى بود که مرا ناراحت میدیدند، از بشاش بودن من تعجب کردند به آنها گفتم : من تصمیم گرفتم با شما به مشهد بیایم و آنجا بمانم ، آنها اول باورشان نمى شد که من از قم دست بکشم ، با آنها به مشهد قدس رفتم و آنجا ماندم و خداوند متعال بعد از آن ، توفیقات زیادى به ماداد و به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم ، اگر بنده در زندگى خود توفیقى داشتم اعتقادم این است که ناشى از همان بر و نیکى است به پدر و مادرم انجام داده ام

کتاب : اخلاق در خانواده و تربیت فرزند .نویسنده:سید محمد نجفی یزدی


  

94/12/11
8:51 ع

یکى از جاهایى که شیطان وارد عمل مى شود و کار خود را با جدیت شروع مى کند، هنگام انفاق است . وقتى انسان تصمیم مى گیرد که از مال خودش ‍ ببخشد، شیطان با هر نقشه اى جلوى او مى ایستد و منصرفش مى نماید.
خداوند در قرآن مى فرماید:
الشیطان یعدکم الفقر
(شیطان به شما وعده فقر مى دهد)(167)
مى گوید: اگر مال خود را انفاق کنى بدبخت مى شوى ؛ خود و فرزندانت گرسنه مى مانید، کسى به شما کمک نمى کند؛ ممکن است در اثر گرسنگى تلف شوید: چرا مال خودت را با دست خود ضایع مى کنى ؟
نقل شده : جمعى در مسجد نشسته بودند و از قحطى و خشک سالى اى که براى مردم پیش آمده بود صحبت مى کردند و از وضع فقرا و بیچارگان که در زحمت بودند مى گفتند، یکى از مؤمنان که در خزانه خود مواد غذایى و گندم فراوانى داشت تحت تاءثیر سخنان بقیه قرار گرفت .
گفت : من در انبار خانه ام مقدار قابل توجهى گندم ذخیره کرده ام ، همه را در اختیار فقرا قرار مى دهم و آنها را از بدبختى و فقر قرار خواهم داد.رفقا گفتند: آرى ! مگر شیطان بگذارد. گفت : شیطان هیچ غلطى نمى تواند بکند. هم اکنون مى روم و همه گندم ها را تقسیم مى کنم . از جاى خود برخاست و به طرف خانه رفت ، وقتى خواست در انبار را باز کند. همسرش جلو آمد و گفت : مى خواهى چه کنى ؟
گفت : مى خواهم مقدارى از این گندم ها را به نیازمندان بدهم و از بدبختى نجاتشان دهم . زن گفت :اى مرد! مگر دیوانه شده اى ؟ خودمان احتیاج پیدا مى کنیم . هر کس در این شرایط سخت سعى مى کند گندم تهیه کند و به خانه آورده ذخیره نماید. تو مى خواهى گندم ذخیره خودمان را به دیگران بدهى ؟
سرانجام شیطان کار خودش را کرد، زن را وسوسه نمود و زن هم مرد را، کارى کرد که آن مرد مؤمن به مسجد آمد و پیش فقرا نشست . دوستان به او گفتند: چه شد آیا گندم ها را به فقرا دادى یا طبق روایتى که مى فرماید: کسى که دست در جیبش کند تا چیزى در راه خدا دهد، هفتاد شیطان دست او را مى گیرند و مانع او مى شوند شامل حالت شد و انفاق نکردى ؟
گفت : من از هفتاد شیطان خبر ندارم ، اما مادر شیطان کار خودش را کرد و و مانع انفاق شد



نام کتاب : شیطان در کمین گاه

مؤ لف : نعمت الله صالحى حاجى آبادى


  

پیام رسان

+ پسلام خدمت همه دوستان وتبریک ایام مخصوصا ولادت حضرت فاطمه سلام الله علیها را پیشاپیش تبریک می گویم

+ سلام به همه دوستان

+ سلام به همه دوستان انشاء الله سال خوبی داشته باشید

+ انشاءالله به لطف خدا بتونیم وظایف خودمون را بشناسیم وعمل کنیم یا علی مدد

+ سلام خدمت دوستان مخداقوت به انهایی که پیام رهبر بزگوار را نشر می دهند


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ