95/1/9
7:18 ص
بناى مسجد
روزى یکى از مقلّدین شیخ انصارى ؛ (متوفى 1281 ه.ق ) که از تجار محترم و متدّین بود در مسیر راه خود به مکّه به نجف اشرف وارد شد و به حضور شیخ انصارى آمد. مبلغى تقدیم کرد و گفت این مبلغ از مال خالص خودم مى باشد. آن را بردارید و براى خود خانه اى بخرید و از مستاءجرى راحت شوید. شیخ آن پول را پذیرفت و آن تاجر از شیخ خداحافظى و راهى سفر مکّه شد. شیخ با آن پول مسجدى در محله خویش در نجف اشرف بنا کرد که اکنون به مسجد آذربایجانیها معروف است و از زمان تاءسیس تاکنون همواره محل درس و بحث علماء و مراجع تقلید بوده و مکان پر برکت مى باشد.
آن تاجر در مراجعت از مکّه به نجف اشرف آمد و براى دیدار به حضور شیخ شرفیاب شد و پس از احوالپرسى متوجّه شد که شیخ خانه نخریده است . سببش را پرسید که اگر لازم باشد باز پول اضافى بدهد. گفت : آیا خانه خریدید؟ شیخ گفت : آرى خریدم ، پس آن تاجر را با خود کنار آن مسجد آورد و آن را به او نشان داد و فرمود: این مسجد را با آن پولى که دادى بنا کردم . تاجر گفت : آن پول را براى خانه داده بودم نه براى مسجد! شیخ گفت : چه خانه اى بهتر از این مکان مقدّس که عبادت خدا در آن مى شود، ما بزودى از این دنیا کوچ مى کنیم ولى این مسجد باقى و ثابت است و به کسى منتقل یا بخشیده نمى شود و خرید و فروش نمى گردد. تاجر از این عمل نیک و انسانى و اجتماعى شیخ شاد گردید و علاقه اش به شیخ بیشتر شد.
نماز خوبان
(حکایات و داستانهایى از دانشمندان و فرزانگان )
مؤ لف : على - احمد پور ترکمانى
ناشر: مؤ سسه فرهنگى انتشاراتى مشهور
پیام رسان